عمیقا دارم به این موضوع فکر میکنم که چی باعث شد این همه سال رو مفت از دست بدم
یعنی دلیلش فقط احساساتم و آسیبهای روحی گذشته بود؟
مگه به استعدادم شکی داشتم؟!
همیشه به خودم و بقیه ثابت شده بود که از هم سن و سالهام یه پله بالاترم
نمیدونم
واقعا نمیدونم و سرگردونم
چی شد که انتخابام این شکلی شد که به همچین وضعی برسم؟
اونقدر حالم بده که با فکر کردن به این چراها چشمام پر اشک میشه
دو روزه یه بغضی تو گلومه ، به عالم و آدم گیر میدم تا به بهانهای این خشم خالی بشه ، این بغض بشکنه
نمیدونم کی قراره این نوسان احساسات بالا پاییناش تموم بشه
حالم خیلی داغونه و تنها تسلّیم اینه که یجورایی فکر نکنم و فقط کار کنم
خدایا خودت ارومم کن اما نه آرامش ساختگی دو روزه
یه آرامشی که خودت به دلم سرازیر کنی
بعضی ارامشا مثل قرص ارامبخشن
که آرومت میکنه اما کم کم بهت اعتیاد میده و اختیار رو ازت میگیره
این آرامش کاذب نه ، یجور واقعیش رو آرزو دارم
: «حالا دارم میفهمم که شروع دوبارهای نیست. این ادامه هست. ادامه خودم. ادامهای که باید هرچی بیشتر تلاش کنم تا هرچی قشنگ تر و روشن تر باشه. این جدید ترین درسیه که از زندگی گرفتم. شاید از همین امروز صبح که حقیقتش رو حس کردم و فهمیدمش و پذیرفتمش. اینکه ما هرگز از گذشتههامون جدا نیستیم. باطله اگر تصور کنیم میشه ازش در بریم و بدون حضورش توی زندگیمون دوباره شروع کنیم. چه ما موافق باشیم و چه نباشیم، گذشتههای ما همراهمون هستن. با وجود بی مهری ما نسبت به خودشون، باز هم بزرگوارانه شونه به شونههامون میان و کوله بار تجربههامون رو برامون قدم به قدم جاده زندگی میارن تا هر زمان لازم داشتیم دم دستمون باشن و بتونیم ازشون استفاده کنیم»
ایران پیش از اریایی هایه آدم نابینا ، مهندس آی تی بهترین دانشگاه ایرانه
دعای زن درمانده در حق کریم خان زند
چند خط زندگی با یک لیوان چای سبز...
واقعا با وضعیت داغون نتِ بسته یا adsl ، آموزش مجازی آدمو روانی میکنه
یا صدا هست ، تصویر نیست
یا تصویر هست ، صدا نیست
یا کلا هیچ کدوم نیست استاد برا خودش کلاس برگزار میکنه
یه رژیم غذایی بهم معرفی کنید که هی نگه فلان وعده مرغ بخور ، اون یکی وعده ماهی بخور ، اینو اووکادو بخور ، بعدی رو یه مشت مغز فلان بخور ، شکر حتما قهوهای بخور ، برنج خیلی قهوهای بخور و ....
یکشنبه های بیمار سیگار پشت سیگارآهنگ gesi baglari به جرئت بهترینه
اینو نخون ...پره از تنفر:/همیشه میخواستم چتری داشته باشم
اینو نخون ...پره از تنفر:/گاهی وقتا با خودم فکر میکنم اینکه من تا حالا با هیچکس وارد رابطه نشدم بده یا خوب؟!
جدا از تربیت مردگریزی که تو خانواده ما رواج یافته اس و البته من خیلی در موردش افراطی رفتار نمیکنم ، کلا با مقولهای بنام رل زدن و کات کردن مشکل دارم
فکرشم میکنم اذیتم میکنه :|
چطور بعضیا طاقت میارن پشت سر هم رل میزنن؟!
خب حداقل یکم به طرفشون احساس نداشتن که سریع جایگزین پیدا میکنن؟
احساس میکنم بعضیا برای سرگرمیبا یکی هستن
برای همین هیچوقت نتونستم قبول کنم به چشم یه سرگرمیو تجربه بهش نگاه کنم
میدونم یکم غیر واقعیه اما واقعا ارزومه کسی رو پیدا کنم که بتونم در رابطه باهاش به احساس خودم و خودش مطمئن باشم و یه رابطه واقعی رو تجربه کنم
ناگفته نماند اینجوری خودمو دلداری میدم که یادم بره خداوکیلی به چه کسایی نه گفتم
البته ظاهر و امکانات تنها ملاک سنجش آدما نیست
ولی به هر حال امیدوارم ارزش این همه صبر رو داشته باشه
میگه اون ساعت کلاس ریاضی انسانیه
براش شات برنامه کلاسمو فرستادم به خودشم گفتم اگه نفهمیده دقت کنه که من اگه اون روز کلاس ریاضی فنی نداشتم ، لینک کلاس رو هم نداشتم که بتونم شرکت کنم
مهم نیست متقاعد شده یا نه
فقط من منتظر یکشنبه ام که زنگ بزنم دانشگاه ببینم تکلیفم چیه
پول ندادم که بشینم به استاد ثابت کنم إلا و بلا با ما کلاس داری
جالب اونجاست که قبل ثبت نام برای هر مرحله پیام میدادن ، اطلاع رسانی میکردن
حالا چی ؟
شهریه رو گرفتن خیالشون راحت شده ؟!
تو هر سازمان و اداره و دانشگاهی وضع همینه
تنها دغدغه اشون پوله و یذره مسئولیت پذیر نیستن
استاد مونده چیکار کنه
پنج شنبه هم هیچ کس نمیدونست کلاسا تشکیل شده
بخدا با این اوضاع اونجا اسمش سیرکه نه دانشگاه!
ریده شد به اعصابم واقعا
اولش از دست استاد عصبی بودم
اما واقعا اون تقصیری نداره
بهتره بگن تخته کنن درِ اون دانشگاهو که نمیتونن یه برنامه کلاسو تنظیم کنن
حتی نمیدونن تاریخ شروع کلاسا از کیه...
به خدا پنج شنبه حس میکردم دارم ریاضی رو از مقدماتی ترین سطحش گوش میکنم
معلومه که ریاضی انسانی و فنی متفاوته اصلا نمیشه گفت این دو گروه ، یه درسو با هم دارن
بگذریم
فقط خدا کنه زودتر یکشنبه برسه همین و بس
تعداد صفحات : 1